جدول جو
جدول جو

معنی پیره خلیل - جستجوی لغت در جدول جو

پیره خلیل
(رَ خَ)
دهی از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 20هزارگزی شمال خاوری گرمی و 80هزارگزی شوسۀ گرمی به بیله سوار. جلگه، گرمسیر. دارای 101 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پور خلیل
(رِ خَ)
مراد ابراهیم پیغمبر است:
بشد ز ملت پور خلیل، حمزه پدید
که بد بقوت اسلام احمد و حیدر.
ناصرخسرو.
رجوع به ابراهیم شود
لغت نامه دهخدا
پیر دلیل
(رِ دَ)
منصبی در حوزۀ شیخ و مریدان. یکی از مراتب درویشان. در اصطلاح صوفیان کسی را گویند که واسطۀ میان مرید و مرشد کامل است. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
قره خلیل
(قَ رَ خَ)
از دانشمندان است. او راست حاشیه ای بر فناری در منطق، این کتاب در 232 صفحه در سعادت مطبعۀ عثمانیه چاپ شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1505، 1506)
لغت نامه دهخدا
دره خلیل
(دَرْ رَ خَ)
دهی است از دهستان دینور بخش صحنه شهرستان کرمانشاهان. واقع در 42هزارگزی باختری راه شوسۀکرمانشاه و سنقر، با 296 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا